به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ قیصری گفت: موضوعی با عنوان «تلخنگاری» در ادبیات نداریم. نمیدانم باید جنگ را چگونه دید که در آن تلخی وجود نداشته باشد. کجای درد کشیدن رزمندهای که دستش قطع شده، شیرین است؟
نویسنده رمان «باغ تلو» در پاسخ به این پرسش که «نویسنده ادبیات جنگ چهقدر میتواند از واقعیتهای تکان دهنده جنگ در اثرش استفاده کند؟» توضیح داد: همین پرسش حجت است. اینکه نویسنده چهقدر مجاز است در داستانش از واقعیتها بگوید، برای خواننده تیزهوش بارز است که چهقدر مجاز نیست. نویسنده جنگ گویی در میدان مین راه میرود که هرگاه از هر طرف ممکن است ناگهان انفجاری رخ دهد و نویسنده به تلخنگاری متهم شود در حالی که واقعیت جنگ را نوشته است.
این داستاننویس توضیح داد: کسانی که برای نویسندگان جنگ مشکل ایجاد میکنند، شناختی از ادبیات ندارند و نمیدانند ادبیات چیست. نگاه یک نویسنده با نگاه نویسندهای دیگر متفاوت است. شاید آنچه برای شما واقعیت است برای من تخیل باشد.
نویسنده کتاب «ضیافت به صرف گلوله» ادامه داد: مولانا قرنها پیش این موضوع را به زیبایی در داستان فیل و تاریکی به شکلی هنرمندانه بازگو کرده. در حال حاضر نیز اگر به عدهای بگوییم فیل بادبزن نیست، به آنها برمیخورد. در هر حال امیدوارم این اشخاص روزی از تاریکخانه بیرون بیایند.
قیصری درباره سفارشینویسی در حوزه ادبیات جنگ در ایران گفت: سفارش دادن همان پیشنهاد دادن است. هنگامی که پیشنهادی کارشناسی شده و بر مبنای ادبیات باشد با اینکه مبنایی ادبی در این پیشنهاد وجود نداشته باشد، متفاوت است. مبنای سفارش مشخص است، یا تجارت است یا ادبیات.
وی گفت: مشکلی که در ایران درباره سفارشینویسی وجود دارد، این است که اغلب سفارش دهندگان به حکومت و دولت وصلاند و پیش از اینکه هدف سفارش تولید ادبیات باشد، ایدئولوژی است. یعنی آنها به جای اینکه کارشناسیشان درباره ادبیات یا تجارت باشد و بخواهند مثلاً در ژانر وحشت بدرخشند و کتاب تولید کنند و بفروشند، هیچ کدام از این دو مبنا را ندارد.
نویسنده کتاب «نفر سوم از سمت چپ» یادآور شد: همه خوانندگان باهوش نیز متوجه میشوند که مبنای سفارش هیچکدام از اینها نیست. بنابراین هر گاه خوانندگان را دست کم بگیریم، همین میشود. بازگشت سرمایه هدف هیچکدام از این ناشران نیست و چنین کتابهایی با پول نفت منتشر میشوند. انتخابها نیز در این زمینه به درستی انجام نمیشود، بنابراین باید بپرسیم که کارشناسی آنها چیست. طی این سالها همه میدانند که مبنای سفارش، ادبیات و بازگشت سرمایه نیست.
مجید قیصری متولد 1345 تهران است. «صلح»، «جنگی بود، جنگی نبود»، «طعم باروت»، «نفر سوم از سمت چپ»، «ضیافت به صرف گلوله»، «سه دختر گلفروش»، «باغ تلو»، «گوساله سرگردان» نام مجموعه داستانها و رمانهای این نویسده است.
کتاب «سه دختر گل فروش» او در سال 1385 برنده جایزه قلم زرین شد.
نظر شما